در مقالهای که توسط «فابیان گلدمن» منتشر شده، بهتفصیل چگونگی یکجانبهگرایی و نقشآفرینی رسانههای آلمان در ارائه تصویری محدود و جهتدار از جنگ غزه بررسی شده است. نویسنده تاکید میکند که پوشش رسانهای عمدتاً به نفع روایت رسمی اسرائیل بوده و تصویر قربانیان فلسطینی به حاشیه رانده شده است. ۷ اکتبر ۲۰۲۴، شبکه تلویزیونی «تاگسشاو» بخش مفصلی به یادبود قربانیان حملات حماس اختصاص داد و حمله را «یکی از بدترین فجایع علیه یهودیان از زمان هولوکاست» توصیف کرد. اما در این گزارش، هیچ تصویری از رنج مردم غزه یا میلیونها آواره فلسطینی نمایش داده نشد. تنها چهرههایی که از فلسطینیها به تصویر کشیده شدند، مردانی مسلح با کلاشینکف بودند. این انتخابهای روایی به گفته نویسنده، عامدانه موجب تعمیق نگاه منفی به فلسطینیان و تقویت کلیشههای خشونتطلبی میشود.
انتقاد به شیوه گزارشگری
نویسنده معتقد است که روزنامهنگاری در آلمان از مدتها پیش دچار بحران شده و رویکردهای رسانهای پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، این وضعیت را وخیمتر کرده است. پوشش رسانهای بهجای تحلیل عمیق، بر تکرار روایتهای رسمی اسرائیل تمرکز کرده و از اصطلاحاتی مانند «ضربات دقیق» و «واکنشهای محدود نظامی» استفاده میکند تا خشونت علیه غیرنظامیان را کمرنگ جلوه دهد. در نتیجه، واقعیتهای پیچیدهتر این مناقشه، از جمله رنجهای مردم غزه و محاصره طولانیمدت منطقه، نادیده گرفته میشود.
جنگ غزه و بحران روزنامهنگاری در آلمان
این بخش مقاله، تصویری انتقادی از بحران رسانهای در آلمان ارائه میدهد که بهویژه پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تشدید شده است. نویسنده به روند فزاینده دراماتیزهکردن و تهیکردن طرف فلسطینی از انسانیت اشاره دارد. رسانهها از اصطلاحات تند و مقایسههای تاریخی سنگین، مانند «هولوکاست» و «بربریت»، استفاده کردهاند که پیشتر در گفتمان عمومی آلمان تابو محسوب میشد. حتی در رسانههای جریان اصلی، از جمله ZDF و تاگسشاو، چنین ادبیاتی بهطور گسترده پذیرفته شد.
انتشار اخبار نادرست و تأثیر آن
بخشی از این بحران به انتشار اطلاعات تأییدنشده و شایعات مربوط میشود. گزارشهای نادرست ابتدا توسط رسانههایی مانند BILD منتشر شد، در سراسر رسانههای آلمان، از چپگرا تا راستگرا، بازنشر یافتند. این اطلاعات هرگز بهطور رسمی اصلاح نشدند و به تقویت کلیشههای منفی علیه فلسطینیها کمک کردند.
سرکوب نقدهای جایگزین
نویسنده همچنین به سرکوب صداهای انتقادی اشاره میکند. روزنامهنگارانی که تلاش کردند به ریشههای تاریخی درگیری یا اقدامات خشونتآمیز قبلی اسرائیل بپردازند، به سرعت با اتهام همدلی با تروریسم مواجه شدند و در مواردی شغل خود را از دست دادند. در مقابل، آن دسته از خبرنگارانی که بهطور کامل از روایتهای رسمی اسرائیل پیروی کردند، بهراحتی در رسانهها جایگاه خود را حفظ کردند.
انتشار اطلاعات نادرست و روایتهای یکجانبه از غزه
در این بخش از مقاله، نویسنده به انتقاد شدید از رسانههای آلمان میپردازد و میگوید که بسیاری از آنها به جای رعایت اصول حرفهای، صرفاً روایتهای اسرائیل را بدون بررسی و تأیید منتشر کردهاند. این مسئله بهویژه در ارتباط با ادعای وجود پایگاه حماس در بیمارستان الشفاء نمود پیدا کرد. رسانههایی مانند Tagesschau، FAZ و BILD بدون بررسی مستقل، این ادعاها را بازنشر دادند و با تکرار این روایتها زمینه حمله به بیمارستان را فراهم کردند.
عدم تحقیق مستقل و پیامدهای فاجعهبار
برخلاف برخی رسانههای بینالمللی مانند BBC و The Guardian که ادعاهای اسرائیل را راستیآزمایی کردند، بسیاری از رسانههای آلمانی همان اطلاعات رسمی را بیچونوچرا منتشر کردند. نتیجه آن، حمله گسترده به بیمارستان الشفاء در نوامبر ۲۰۲۳ بود که به کشتهشدن صدها غیرنظامی و تخریب کامل این مرکز منجر شد. بهگفته شاهدان عینی، بیماران و کارکنان بیمارستان توسط نیروهای اسرائیلی اعدام شدند. با این حال، این فجایع در رسانههای آلمان پوشش چندانی نیافت و توجه رسانهها به ادعاهای بعدی در مورد پایگاههای حماس معطوف شد.
تغییر گفتمان عمومی در مورد حملات به بیمارستانها
نویسنده هشدار میدهد که این نوع یکجانبهگرایی رسانهای باعث تغییر خطرناک در گفتمان عمومی شده است. حمله به بیمارستانها که پیش از این تابو و مصداق جنایت جنگی تلقی میشد، اکنون به موضوعی برای بحثهای "موافق و مخالف" تبدیل شده است. سازمان ملل در گزارشی در ۱۰ اکتبر ۲۰۲۴ اسرائیل را به اجرای سیاست سازمانیافته تخریب سیستم بهداشت و درمان در غزه متهم کرد، اما این گزارش در رسانههای آلمان بازتاب چندانی نیافت.
این مقاله بر ضرورت بازبینی رویکردهای رسانهای و مسئولیتپذیری روزنامهنگاران تأکید میکند، تا پوشش خبری بر اساس حقایق و تحقیقات مستقل ارائه شود، نه صرفاً تکرار ادعاهای رسمی دولتها و ارتشها.
نظر شما